پرسش: مقصود از آسمانهاى هفت گانه چيست؟

“پاسخ : چنان كه از برخى آيات برمی آيد، تعداد آسمانها هفت است: «… ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّمآءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمواتٍ وَ هُوَ كُلِّ شَىءٍ عَلَيمٌ»؛[1] سپس به آفرينش آسمان پرداخت، و آنها را به هيأت هفت آسمان استوار كرد و او بر هر چيزى داناست. «فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمواتٍ فِى يَوْمَيْنِ وَ أَوْحَى فِى كُلِّ سَمآءٍ أمرَها…»؛ [2] آن گاه آنها را به صورت آسمانهاى هفتگانه در دو روز استوار كرد و در هر آسمانى امرش را وحى فرمود.
شكى نيست كه هفت در سماوات هفتگانه، به معناى عدد حقيقى 7 به كار رفته است؛ نه به عنوان نمادِ كثرت. شاهد اين مدعا علاوه بر ظاهرِ آيات نامبرده, آياتى است كه آسمانها را تنها با كلمه سبع به كار می برد: [3] «وَ بَنيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِدَاداً»؛[4] و بر فرازتان، هفت آسمان استوار برافراشته ايم. چنانچه عدد هفت، نماد كثرت می بود، هرگز به تنهايى جايگزين سماوات نمی شد. و اما آيا اين آسمانهاى هفتگانه در عرض هم قرار دارند و يا برخى از آنها بر روى برخى ديگر قرار گرفته است؟
قرآن سترگ، در دو آيه, آسمانهاى هفتگانه را با تعبير «طباق» معرفى فرموده است: «الّذى خَلَقَ سَبْعَ سَمواتٍ طِبَاقاً مَا تَرى فِى خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفَاوُتٍ…»؛ [5] آن كه هفت آسمان را تو در تو (طبقه طبقه) بيافريد؛ در آفرينش خداى بخشايشگر هيچ نابسامانى نخواهى يافت… . «أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمواتٍ طِبَاقاً»؛[6] آيا نينديشده ايد كه خداوند چگونه هفت آسمان را تو در تو آفريده است. از كلمه طباق می توان فهميد كه آسمانهاى هفتگانه روى هم قرار گرفته اند، به طورى كه بر هم منطبق می شوند؛ به صورت هفتگانه، فوق يكديگرند.
طباق، مصدر باب مفاعله به معناى مطابقه است و گاه به معناى قرار گرفتن چيزى بالاى چيزى می آيد و گاه به معناى هماهنگى و مطابقت دو چيز با يكديگر است و در اين جا هر دو معنى صدق می كند. بر اساس معناى اول، آسمانهاى هفتگانه يكى بالاى ديگرى قرار دارد و به طورى كه در تفسير آسمانهاى هفتگانه گفته ايم، يك تفسير قابل توجه اين است كه تمام آن چه را ما با چشم مسلح و غير مسلح از ستارگان ثابت و سياره می بينيم همه جزء آسمان اول است و شش عالم ديگر، يكى ما فوق ديگرى، بعد از آن قرار دارد كه از دسترس علم و دانش امروز بيرون است و ممكن است در آينده اين شايستگى را پيدا كند كه آن عوالم عجيب و گسترده را يكى پس از ديگرى كشف كند، و بنابر احتمال دوم، قرآن به هماهنگى و مطابقت آسمانهاى هفتگانه در نظم و عظمت و زيبايى اشاره می كند. [7]
دليل ديگر بر اين مطلب (روى هم بودن آسمانهاى هفتگانه)، اين است كه قرآن از آسمان با تعبير «السَّمَاء الدُّنْيا»، نام می برد. برخى پنداشته اند كه منظور، آسمان دنياست؛ در حالى كه دنيا در اين تعبير، در جايگاه صفت و به معناى «پايينترين آسمان» آمده است. با اين دقت، می توان دريافت كه آسمانهاى ديگر به ترتيب بالاى اين آسمان قرار گرفته اند و نسبت مكانى آنها به ما دورتر است. [8]
نكته ديگرى كه از آيات شريف قرآنى می توان دريافت، اين است كه ستارگانى كه براى ما قابل مشاهده اند، پايينتر از آسمان دنيا می باشند؛ يعنى پايينترين آسمان، بالاتر از اين ستارگان، قرار دارد؛ زيرا می فرمايد: «إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَآءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبَ»؛[9] ما آسمان فُرودين را به زيور ستارگان آراستهايم.
بنابر آن چه از ظاهر اين آيه به دست می آيد، ستارگانى كه زينتند، همان هايى هستند كه بالاى سر ما به چشم می خورند و آويزه هاى آسمان دنيايند و ربطى به آسمانهاى ديگر ندارند. در نهايت می توان گفت كه پايينترين آسمان، بر فراز ستارگان افراشته شده است و ستارگان، درون اين آسمان، همچون چراغهايى برآويخته اند: «… وَ زَيَّنَّا السَّمآءَ الدُّنْيَا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْديِرُ العَزيزُ الْعَليمِ»؛[10] و آسمانِ فرودين را به چراغهاى ستارگان آراستيم و آن را محفوظ داشتيم. اين، اندازه آفرينىِ خداوندِ پيروزمند داناست.
اما اين كه آسمانهاى ديگر چگونه اند؟ آيا ستارگانى دارند كه ما نمی بينيم؟ و يا ستاره ندارند؟ و يا اين كه خلقت آسمانهاى هفتگانه چگونه است؟ همه براى ما نادانسته است و در اينباره از آيات نورانى قرآن، چيزى در نمی توانيم يافت. [11]
خلاصه كلام اين كه آن چه صحيحتر به نظر می رسد اين است كه مقصود از «سماوات سبع» معناى واقعى هفتگانه آن است. اين مطلب با مراجعه به موارد فراوانى كه سماوات سبع در قرآن به كار رفته است، روشن می گردد كه ذكر سماوات سبع (آسمانهاى هفتگانه) چنان نيست كه به معناى تكثير، يا به معناى طبقات هوا و يا ستارگان هفتگانه (عطارد، زهره، مريخ، مشترى، زحل، به ضميمه ماه و آفتاب) كه با چشم قابل رؤيتند باشد؛ بلكه بايد گفت تمام آن چه ما می بينيم همان آسمان اول است و شش عالم ديگر از دسترس ديد ما و ابزارهاى علمی كنونى بيرون است كه قرآن به مجموع اين هفت عالم، عنوان هفت آسمان داده است. شاهد ما از قرآن، آياتى است كه می گويد: «… و زيّنا السّماءَ الدّنيا بمصابيح» و «إِنّا زيّنا السّماء الدّنيا بزينةٍ الكواكب…» و… در اين آيات چنان كه مشاهده می شود، قرآن می گويد: ما آسمان پايين را به وسيله ستارگان زينت بخشيديم. طبق اين آيات، همه ستارگان و كواكبى كه مشاهده می كنيم، زينت بخش آسمان اولند و در آن قرار دارند. [12]”
پاورقي
“[1] سوره بقره، آيه 29.
[2] سوره فصلت، آيه 12.
[3] معارف قرآن، استاد محمدتقى مصباح يزدى، ج 1 – 3، ص 240.
[4] سوره نبأ، آيه 12.
[5] همان، آيه 3.
[6] سوره نوح، آيه 15.
[7] تفسير نمونه، ج 25، ص 75.
[8] معارف قرآن، ج 1 – 3، بخش كيهان شناسى، ص 244.
[9] سوره صافات، آيه 6.
[10] سوره فصلت، آيه 12.
[11] برگرفته از معارف قرآن (خداشناسى، كيهانشناسى، انسانشناسى)، استاد محمدتقى مصباح يزدى، ج 1 – 3، ص 244 – 245.
[12] تفسير نمونه، ج 1، ص 112.”
دیدگاهتان را بنویسید